سکته مغزی بدون درد میآید. این بیماری پیش از آنکه در بزند، وارد رگهای خونی مغز میشود و در مدت چند ثانیه سلولهای مغز را تار و مار میکند و عملکرد سیستم عصبی را از کار میاندازد.
سکته مغزی که تا پیش از یک دهه اخیر سومین علت شایع مرگ و میر و یکی از اصلیترین دلایل ناتوانیهای شدید به حساب میآمد، در حال حاضر در فهرست اولویتهای مرگ و میر جهانی یک پله سقوط کرده و بعد از بیماریهای قلبی و سرطان قرار گرفته است. با این حال امروزه جهان شاهد انفجاری در حوزه تحقیقات سکته مغزی، افزایش آگاهی پزشکان، برنامههای توانبخشی و درمانی، شناسایی و پیشگیری از ریسک فاکتورها ست که عواقب سکته مغزی را خیلی هم ترسناک جلوه نمیدهند.
سکته مغزی بدون درد میآید. این بیماری پیش از آنکه در بزند، وارد رگهای خونی مغز میشود و در مدت چند ثانیه سلولهای مغز را تار و مار میکند و عملکرد سیستم عصبی را از کار میاندازد. در درمان سکته مغزی ثانیهها حرف اول را میزنند. در درمان سکته مغزی، هر ثانیه ارزش دارد. باید بیمار در حداقل زمان ممکن به مراکز اورژانس ارجاع داده شود. مهرپور سکته مغزی را بیماری عروق مغزی تعریف میکند: «اختلال ناگهانی در خونرسانی عملکرد سیستم عصبی را از کار میاندازد . ضعف سیستم حرکتی، گفتاری، صحبت کردن، بینایی و حفظ تعادل خبر از سکته مغزی میدهد.»
بیش از 80درصد سکتههای مغزی در اثر لخته شدن و انسداد رگهای خونی اتفاق میافتند و 15 تا 20درصد افراد در اثر پاره شدن رگها و وارد شدن خون به بافت مغز دچار سکته مغزی میشوند. به گفته این فلوشیپ اینترونشن، درمان این دو گروه تفاوت دارد. آنچه متخصصان این حوزه از جامعه انتظار دارند توجه به نشانههای سکته مغزی است. اگر فردی بهصورت ناگهانی علائم نقص سیستم عصبی، سردردهای خیلی شدید و افت هشیاری را تجربه کرد، باید به نزدیکترین اورژانس ارجاع داده شود. بیشترین آمار سکتههای مغزی یا به خاطر تشکیل لخته در داخل رگهای مغز است یا اینکه لختهها از قلب وارد رگهای مغزی شده و منجر به انسداد عروق مغزی میشوند. از آنجا که بافت مغز و خونرسانی، سیستم بسیار حساسی است چنانچه طی چند دقیقه خونرسانی در بافت مغز متوقف شود، نورونهای مغزی از کار میافتند. بنابراین زمان نقش تعیینکنندهای در درمان بیماران سکته مغزی دارد. حساسیت جامعه نسبت به زمان ارجاع بیمار به اورژانس اهمیت فوقالعادهای در درمان سکتههای مغزی دارد.
کج شدن ناگهانی صورت، ضعیف شدن یا به اصطلاح عامیانه لمس شدن دست یا پا ، سنگین شدن زبان، اختلال در بینایی، سرگیجه، سردرد شدید و افت ناگهانی هشیاری ممکن است علامت سکته مغزی باشند. این متخصص مغز و اعصاب از پیشرفتهای درمانی سکته مغزی در یک دهه اخیر خبر میدهد. «فیزیوتراپی و درمانهای بازتوانی تنها روشهای درمانی بیماران سکته مغزی بود ولی در دهه اخیر گرفتگی رگهای مغزی با ارجاع بموقع به اورژانس به وسیله آنژیوگرافی و داروهای جدید ضد لخته درمان میشود، در این روش سلولهای مغزی کمترین آسیب را میبینند. اگر فردی دچار علایم سکته مغزی شد و در طول 3 تا 4 و نیم ساعت اولیه درمان مناسب فراهم شود، کمترین ضایعه را پیدا میکند به عبارتی تا 4 و نیم ساعت اول سکته مغزی درمانهای وریدی و 6 ساعت بعد از آن درمان آنژیوگرافی برای بیماران کارساز است.»
«زمان را تلف نکنید». این جملهای است که بارها وبارها روی آن با هدف آگاهسازی جامعه نسبت به اهمیت بازه زمانی در ارجاع و درمان بموقع بیماران سکته مغزی تأکید میکند. آنطور که او میگوید: سکته مغزی بر خلاف سکته قلبی درد ندارد. نداشتن درد و فلج شدن اندامها باعث تأخیر ارجاع بیمار به مراکز درمانی میشود. بیمارانی که دچار گرفتگی رگهای مغزی میشوند، میتوانند از زمان طلایی سود ببرند.
بر اساس آمارهای جهانی یک علت عمده نزول سکتههای مغزی به مرتبه دومین عامل مرگ و میر، بهبود بهداشت جامعه و افزایش امید به زندگی است. زیرا هر اندازه سن بالا برود شیوع سکته مغزی نیز افزایش مییابد. در کشور ما آمار دقیقی از این نوع سکتهها وجود ندارد، ولی در امریکا در سال بیش از 800هزار نفر دچار سکتههای مغزی میشوند که از این تعداد حدود 20 تا 30درصد افراد کمتر از 50 سال سن دارند. این متخصص مغز و اعصاب میگوید: اینکه سکته مغزی افراد مسن را درگیر میکند، باور درستی نیست. به عنوان مثال اگر کسی در سن پایین بیماری قلبی داشته باشد و سیگار هم بکشد، احتمال سکته مغزی در این فرد بالا میرود. سیگار یک عامل خطر مشخص روی عروق است که عروق را تنگ کرده و باعث سکته مغزی میشود.