یک بخش از تمرینات سکته مغزی باید شامل تمرینات شناختی باشد. شناخت فرایندسازی اندیشه است برای مثال به خاطر آوردن شماره تلفن. برای کسانی که دچار CVA سمت چپ مغز شده اند داشتن مشکلات شناختی مربوط به زبان شایع است. اختلال زبانی به دنبال CVA سمت چپ مغز به نام آفازی است. معمولا بیمار یا در صحبت کردن و یا در درک صحبت دیگران مشکل دارد علی رغم این که در تولید گفتار یا شنیدن صحبت ها مشکلی وجود ندارد. در واقع، مشکل این بیماران در پردازش زبانی مغز است که بر درک و بیان آن تاثیر می گذارد. بنابراین تمرینات شناختی برای بهبودی پس از سکته مغزی بسیار اهمیت دارند.
یکی از رایج ترین درمان ها برای مبتلایان به سکته مغزی توانبخشی حرکتی است. مبتلایان سکته مغزی ممکن است فلاسید یا اسپاستیک باشند. در هر دو حالت بیمار مشکل حرکتی دارد و کار روی بهبود حرکت و هماهنگی اندام های مبتلا اهمیت دارد. کسب مجدد استقلال در راه رفتن، لباس پوشیدن، غدا خوردن یا از تخت پایین آمدن برای کمک به بهبود کیفیت زندگی یک فرد مبتلا به سکته مغزی بسیار اهمیت دارد.
اختلالات حسی می توانند بر توانایی احساس چیزها اثر بگذارند. فرد ممکن است در نواحی از بدن احساس کرخی و گزگز کند یا قادر نباشد بین سرد و گرم
یا اشیاء تیز و کند تمایز قائل شود. ممکن است فقط در نواحی از بدن کاهش احساس وجود داشته باشد جایی که مقداری احساس وجود دارد اما سطح حساسیت بسیار ضعیف است. حرکت اندام ها می تواند تحت تاثیر این مشکلات حسی قرار گیرد زیرا حرکت دادن چیزی که نمی توانید حس کنید می تواند مشکل باشد.
نیاز به تمرینات اختصاصی سکته مغزی برای کمک به بیمار برای بهبودی و توانبخشی بسیار اهمیت دارد. این تمرینات باید علایمی که بیمار دارد و نواحی از مغز که آسیب دیده را هدف قرار دهند. یک رویکرد مناسب می تواند به اطمینان از بیشترین بهبودی و سرعت بخشیدن به فرایند بهبودی کمک کند.