در پزشكي مانند بسياري از عرصههاي ديگر، قاعده «زمان طلايي» وجود دارد كه ميگويد اگر در زمان طلايي به بيمار رسيدگي شود و روند معالجه از سر گرفته شود، بهترين نتيجه و كمترين عوارض جانبي به دست ميآيد.
اين موضوع براي برخي بيماريها در حد چند دقيقه است و در گروهي ديگر تا چندين ساعت هم اشكالي ندارد. سكته مغزي در دسته اول قرار ميگيرد كه گفته ميشود اگر در همان ساعت نخست رسيدگيها انجام شوند، احتمال بيشتري ميرود كه فرد به طور كامل نجات يابد و اگر بيش از اين به طول انجامد، طبق تعريف درمان نيست بلكه عوارض است. پيشرفتهاي علم پزشكي در بيست سال گذشته آنقدر چشمگير بوده كه حالا پزشكان با قطعيت راي ميدهند كه سكته مغزي درمانپذير است. در ايران سكته مغزي تا همين چند سال اساسا درمان نميشد و حالا هم كه تغييراتي در امكانات و تجهيزات درماني معالجه به وجود آمده، همچنان سكته مغزي يكي از مرگبارترين بيماريهاي شايع در كشور است و آنطور كه وزير بهداشت اعلام كرده ١٥ درصد مرگوميرها در ايران ناشي از سكتههاي مغزي است و هر ٥ تا ١٠ دقيقه يك نفر دچار سكته مغزي ميشود. همين موضوع باعث شده برخي مانند رييس انجمن سكته مغزي كشور در جستوجوي ريشه مشكل در جاي ديگري باشند و از قضا انگشتشان را بر خلأ آگاهيبخشي به افكار عمومي و مشاركت اجتماعي در سياستهاي اين حوزه بگذارند.
سكته مغزي، موضوعي اجتماعي است تا پزشكي
در ايران هزينههاي بالاي معالجه و طول درمان بيماران سكته مغزي همواره مساله بوده است. عدهاي معتقدند در زمينه درمان سكتههاي مغزي از قافله علم عقب افتاده و هر چقدر در برخي حوزهها مانند بيماريهاي قلبي و عروقي پلههاي ترقي به سرعت طي شدهاند، در درمان يا پيشگيري از سكتههاي مغزي توفيق چنداني به دست نيامده است. متخصصان مغز و اعصاب اين موضوع را نقيصه بزرگي ميدانند كه تا همين اواخر كمتر كسي به اهميت آن پي برده بود. با وجود تلاشهايي كه انجمن سكته مغزي كشور طي دو دهه گذشته براي خيره كردن نگاهها به بيماران سكته مغزي كرد، هرگز صداي آنها شنيده نشد تا اينكه در طرح تحول نظام سلامت امتيازهايي براي بيماران سكته مغزي، تجهيز مراكز درماني و حمايت دارويي از بيماران صورت گرفت. حالا اما رويكردها از اين هم فراتر رفته و عدهاي ميگويند سكته مغزي بيشتر موضوعي اجتماعي است تا درماني و پزشكي.
گرچه در برداشت غالب، رساندن بيماران به مراكز درماني در بازه زماني ٥/٤ ساعته، تزريق دارو و مراقبتهاي ويژه مهمترين چالش پيش روي پزشكان و بيماران شناخته ميشود كه نيازمند حضور و مداخله دولت و دستگاههاي سياستگذار است. به گفته نائب رييس انجمن مغز و اعصاب ايران، اهميت موضوع گستردهتر از حوزه وظايف و مسووليتهاي دولت و چه بسا نيازمند مشاركت تمام گروههاي اجتماعي است. اهميت موضوع مساله تا به آنجا پيش رفته كه انجمن سكته مغزي ايران كمپيني سراسري تشكيل داده كه به خيابانها ميآيند و در قالب گفتوگوهاي رودر رو يا با استفاده از پوسترها، بروشورها و ديگر ابزارهاي تبليغاتي، مردم را با سكته مغزي و راههاي كنترل و درمان آن آشنا ميكنند. دكتر بابك زماني در گفتوگو با «اعتماد» ضمن اينكه مسووليت خطير دولت و جامعه پزشكي را در درمان به موقع بيماران سكته مغزي ناديده نميگيرد، ميگويد: «تصور عمومي بر اين است كه پزشكان بايد معالجات سكته مغزي را انجام دهند اما اين موضوع صرفا در حيطه مسووليت آنها تعريف نميشود و گروههاي اجتماعي مختلف نيز بايد در مديريت اين بيماري شايع ايفاي نقش كنند تا به موازات اقداماتي كه دولت و وزارت بهداشت به مثابه وظيفهاي حاكميتي انجام ميدهند، اثرگذاري اقدامها و سياستگذاريها بيشتر شود.»
درمانپذيري سكته مغزي با مشاركت مردم
گرچه با طرح تحول نظام سلامت با كوششهاي انجمن سكته مغزي و متخصصات مغز و اعصاب توجه بيشتري به سكته مغزي و فراهم كردن امكانات و تجهيزات درماني و پوشش بيمهاي داروهاي خاص اين دسته از بيماران شده، هنوز هم راه زيادي تا رسيدن به استانداردهاي جهاني باقي مانده است. در برخي كشورهاي توسعه يافته اروپايي و امريكايي زمان رسيدگي و درمان از ٥/٤ ساعت به ١ ساعت كاهش يافته و به طور مرتب نيز اين زمان در حال كمتر شدن است. زماني با بيان اينكه علائم سكته مغزي و عوارض درمان آن در يك ساعت نخست با ساعتهاي بعد از آن بهشدت متفاوت است، ميگويد: «دنيا امروز به اين نتيجه رسيده كه درمان را بايد به همان يك ساعت اول محدود كرد و آمارها هم نشان دادهاند اگر در بازه زماني يك ساعته به بيماران رسيدگي شود، بخش قابل توجهي از آنها به طور كامل نجات پيدا ميكنند يا دستكم اگر هم درمان قطعي نشوند، با عوارض جانبي از قبيل فلج و ناتواني دست به گرييان خواهند بود. زماني همچنين اضافه ميكند: «ما ميخواهيم به صورت رودررو با مردم از اين بيماري حرف بزنيم تا باورهاي نادرست كه مثل بتن در ذهن آنها سخت شده، فرو بريزد. باورهايي كه مثلا ميگويند درمان سكته مغزي هزينههاي بالايي دارد يا بايد در مراكز درماني خصوصي معالجه صورت گيرد يا مثلا اين ذهنيت عموميت يافته كه در سنين ٦٠ تا ٧٠ سالگي سكته مغزي در افراد بيشتر ميشود و… ما ميخواهيم به اين نتيجه برسند كه سكته مغزي مانند بسياري از بيماريهاي ديگر درمانپذير است.»
تقدم پيشگيري بر درمان
هدف غايي كه براي اين كمپين كه سومين سال تاسيس آن همزمان شده با روز جهاني سكته مغزي (٢٩ اكتبر)، نه فقط درمان كه پيشگيري از سكته مغزي از راههاي ميانبر است. الگويي كه در بسياري از كشورهاي توسعه يافته جواب داده و به گفته دكتر بابك زماني، بهترين راهكار مقابله با اين نوع بيماري شايع است. براساس گزارش سازمان جهاني بهداشت، سالانه ١٧ ميليون نفر به سكته مغزي دچار ميشوند و اين بيماري دستكم يك سوم مبتلايان را به كام مرگ ميكشاند. مطالعات ديگري نيز نشان دادهاند نيمي از سكتههاي مغزي قابل پيشگيري هستند و به همين دليل به دولتها توصيه شده سرمايهگذاريهاي خود را بيش از آنكه بر درمان متمركز كنند، بر محور پيشگيري قرار دهند. بابك زماني شيوع سكته مغزي در ايران را بالا ميداند و با تاكيد بر اينكه سكته مغزي يكي از سه بيماري شايع در كشور است، از ثبت روزانه ٤٠٠ سكته مغزي خبر ميدهد: «سكته مغزي انواع و علل مختلفي دارد به طوري كه شيوع آن در سنين ٢٠ تا ٤٠ سالگي سه برابر بيشتر از بيماريام اس است اما مساله اين است كه اين بيماري حتي يك سوم آنچه كه اماس توجهها را به خود جلب كرده، در عرصه عمومي مورد توجه قرار نميگيرد.»
تغيير رفتارهاي اجتماعي در پيشگيري از سكته مغزي
نقيصهاي كه تا سالها پيش بلاي جان بسياري شد، حالا قرار است با كمپين سراسري آگاهي بخشي سكته مغزي يا موارد مشابه ديگر جبران شود. بابك زماني با اشاره به تحولات صورت گرفته در درمان سكتههاي مغزي، اهميت آگاهيرساني براي پيشگيري را بسيار بيشتر ميداند و از آن به رمز موفقيت سياستها ياد ميكند: «بايد بپذيريم كه درمان سكته مغزي در كشور ما پيشرفتهاي خوبي داشته و اگرچه در دو سال گذشته بخش قابل توجهي از مبتلايان درمان مناسبي گرفتهاند و بهبود يافتهاند، مساله مهمتر اعمال كنترلهايي براي جلوگيري از شيوع بيشتر اين بيماري است كه موفقيت اقدامات درماني را هم به نوعي تضمين ميكند. »
وي با اشاره به الگوهاي موفق جهاني در زمينه مشاركت و آگاهيبخشي از تغيير مفهوم قاعده طلايي به مشاركت اجتماعي ياد ميكند و در توضيح ميگويد: «اين كمپينها به تغيير اجتماعي رفتارهاي اجتماعي كمك كردهاند و دولتها نيز به اين نتيجه رسيدهاند كه تمركز خود را بر تغيير رفتارهاي اجتماعي مردم قرار دهند. بدون شك انتخاب شيوه و سبك زندگي بيش از اينكه به مردم بگوييم چه كارهايي انجام دهند و چه الزاماتي را رعايت كنند، در كنترل و كاهش شيوع سكتههاي مغزي كارگر خواهد افتاد.» يكي از موفقيتهاي كمپينهاي سكته مغزي، كاهش ميزان نمك مصرفي در توليد مواد خوراكي است. توليدكنندگان مواد غذايي ملزم شدهاند ميزان نمك موجود در توليدات خود را درج كنند و تجاوز آنها از حد معين اعلام شده، تخلف محسوب ميشود.
نوشته پیشنهادی: سکته مغزی چیست
جمال فولادی
متخصص توانبخشی سکته مغزی (کاردرمانی، تمرین درمانی و تنس تراپی)
نظام پزشکی: ک-د-1136
برای ارزیابی و درمان لطفا تماس بگیرید